۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

17آذر 88



عارضم حضورتون که یکشنبه گذشته عید بنده بود و یه عالمه فک و فامیل زنگ زدن و اولین عید رو تبریک گفتن و چون من خیلی خانومم فقط با اشاره سر بهشون فهموندم که : قربان شما

پنجشنبه غروب بود که مامان و بابا منو بردن "دنیای بازی" ... کلی خوش گذشت فقط یه جاش میلنگید ... من رفتم ماشین سواری ... یهو دو سه تا نی نی دیگه اومدن بالا و میخواستن بشینن پشت فرمون ... هی من گفتم بابا جان فرمون ماشین همیشه باید دست راننده باشه ... الانم که راننده منم ... نمیفهمیدن که ... بقول عمورضا اصلا فهمیدگی ندارن ...







اون عقبی ها هم هی شلوغ میکردن و حواسمو پرت میکردن ... خانومیکه شما باشین رگ سیّدیم گل کرد یه جیغ بنفش کشیدم سرشون ، ماستها کمپلت کیسه شد. آخرش هم یه عکس یادگاری با ماشینم گرفتم و گذاشتم همونجا تو پارکینگ بمونه (میمیک ناحیه جنوبی لپ راست منتهی به تقاطع لب رو داشته باشین... این یعنی من جدی ام و حواسم به دوربین نیست ) .






بعدم دوسه ساعتی اسب سواری و خلبانی کردم و  با گریه اومدم از اونجا بیرون ... خب میخواستم بمونم!!!!

راستی مامانی برام لباس عروس سفارش داده ... میخوام واسه تولدم بپوشمش ... پائین دامنش فونه ...گوشه دامنش هم یه گل داره ، یه گل اضافی خوشگل هم باید بزنم روی موهام ... فقط اشکالش اینه که  کو مو ؟؟؟!!!!!

بعدم میگم..... جای گل ، کاهو پیچ بذارم بهتر نیست ؟... حالا تا چی پیش بیاد ...






اینم فهرست کلمات جدیدیه که خیلی سعی میکنم به بقیه یاد بدم :

1- د ِ  :  یعنی 3  (تلخیص یک دو سه)

2-چ ِ چ ِ : چشم (همون چشم چشم دو ابرو)

3- نه : همون " نه " خودمون یه ریزه قاطع تر

۱۲ نظر:

آراد گفت...

آناشید من تا حالا دنیای باژی نلفتم خوش به حالت به مامانم بدم منو ببله آخه منم لانندگی خیلی دوشت دالم وقتی میلیم بیلون دوست دالم بلم بشینم تو بغل بابام فلمونو بدیلم لانندگی کنم مباظب خودت باش

ناشناس گفت...

سلام! آخیییی چقدر نازه این پسر! مخصوصا با اون کلم پیچ! جییییییییگملیه هااااااااا! بوس بوس

خاله پانی گفت...

سلام جوجه کوچولوی خوشگل! حیف که من تا حالا ندیدمت و یه بوس گنده نکردمت. خیلی مواظب خودت باش خاله این مامان و بابات خیلی روبراه نیستنا من گفته باشم!!! اون خاله محبوب هم که از همه بدتر یه وقت هواسش نیست میندازتت تویه بشکه مشکه ای اونوقت معلوم نیست از کدوم شیر یا پنیری سر در بیاری!!! خلاصه خاله از ما گفتن بود من با اینا زندگی کردما!! ندیده خیلی دوست دارم. بووووووووسسسس پرنسس مامانی

خاله پانی گفت...

راستی یادم رفت بگم: اون میمیک ناحیه جنوبی لپ راست منتهی به تقاطع لبت منو کشششششششششششششششششششتتتتتته

مرمر مامی آترین گفت...

آناشید خوشگلم پیشاپیش 11ماهگیت مبارک خاله..ماشاا... خیلی نازی معلومه که حسابی هم تو شهر بازی بهت خوش گذشته..مراقب خودت باش...

مرمر و آترین گفت...

خوشگلم مارو اد میکنی تو وبلاگ قشنگت؟؟؟میبوسمت

الهام گفت...

ُسلام به آناشید خانوم شیرین زبون من که کلی حال می کنم وقتی وبلاگت رو می خونم می دونم خودت هم همین طوری شیرین زبون می شی گلم
خیلی ماهیی خدا برای مامان و بابا نگهت داره گلم 11 ماهگیت هم مبارک

سمانه مامان پويا گفت...

عزيز دلم آناشيد خوشگلم خيلي دوست دارم. واي كه چي بشي تو اون لباس عروس جيگرتو برم.

سمانه مامان پويا گفت...

آناشيد گلم عزيز دلم خيلي دوستت دارم. واي كه چي بشي تو اون لباس عروس.مباركت باشه عسل طلا.بوس بوس

کیمیا گفت...

سلام
چه پسر خوشگلی هستید.در ضمن اون کلم هم خیلی بهت میاد.

مامانی گفت...

آناشید نازنینم؛حرفهای دلم از زبان فروغ تقدیم به تو:
ای به روی چشم من گسترده خویش،شادیم بخشیده از اندوه بیش/چون ستاره با دو بال زرنشان،آمدی از دور دست آسمان/در جهانی این چنین سرد و سیاه،با قدمهایت قدم هایم به راه
گل قشنگم؛یک سالگیت مبارک؛سال های عمرت،پر بار،طولانی،لبریز از شادی و دلخوشی باد
دوستت دارم به اندازه تمام هستی
مامانی

خاله لی لی گفت...

آناشید گل گلی،تولدت مبارک با هزار تا بوس آبدار